وکیل شاکیان پرونده حمید نوری: «بازماندگان کشتار همچنان برای ایران آزاد مبارزه می‌کنند»

به گفته یوران یالمارشون شاکی‌ها و شاهدهای دادگاه استکهلم هرگز حقیقت را نادیده نگرفتند

حمید نوری در جریان کشتار ۶۷ به زندانی‌ها شیرینی تعارف می‌کرد -- JONATHAN NACKSTRAND / AFP

نودمین جلسه محاکمه حمید نوری (عباسی)، متهم به مشارکت در کشتار زندانی‌های سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، برگزار شد. این جلسه به دفاعیات سه نفر از وکیل‌های مشاور شاکی‌ها اختصاص داشت. در جلسه روز پنج‌شنبه ۲۹ آوریل ۲۰۲۲، ابتدا بنکت هسلبری دفاعیاتش را مطرح کرد و بعد از وی به ترتیب گیتا هدینگ و یوران یالمارشون دفاع نهایی از موکل‌های خود را ارائه دادند.

در پرونده مربوط به رسیدگی اتهام‌های حمید نوری شاکی‌ها از دو گروه تشکیل می‌شوند. گروه نخست آن دسته از هوادارهای سازمان مجاهدین خلق‌اند که در مرداد ۱۳۶۷ و در زندان گوهردشت به پرسش‌های«هیئت مرگ» پاسخ داده‌اند. دومین گروه نیز کسانی هستند که عزیزان­شان،‌ چه به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین و چه به اتهام هواداری از سازمان‌های مارکسیستی، در زندان گوهردشت بوده‌اند و با تشخیص هیئت مرگ به قتل رسیده‌اند.

کنت لوئیس، که در حال حاضر وکالت ۴ نفر از اعضای فعلی سازمان مجاهدین خلق را برعهده دارد، دفاعیات نهایی‌اش را در این جلسه ارائه نداد و این امر با تصمیم توماس ساندر، قاضی دادگاه، به روز دوشنبه دوم ماه مه ۲۰۲۲ منتقل شد. به این ترتیب، دادگاه استکهلم که قرار بود در روز سوم مه ۲۰۲۲ به پایان برسد، یک روز دیرتر، یعنی چهارم مه ۲۰۲۲، تمام خواهد شد.

آخرین دفاعیات این سه وکیل مشاور در حالی ارائه شد که دادستان‌های پرونده در هشتاد و نهمین جلسه دادگاه حمید نوری، «اشد مجازات» یا همان «حبس ابد» را برای متهم پرونده تقاضا کردند.

بنکت هسلبری، که جلسه جمعه با سخنان وی آغاز شد، در ابتدا گفت صحبت‌هایش را در بندهای مختلفی دسته‌بندی کرده است و برای ارائه هریک از این بندها ۱۲ دقیقه زمان نیاز دارد. او همچنین ساختار دفاعیه‌اش را این‌گونه توضیح داد: مقدمه، پاسخ به این سئوال که تا چه اندازه این احتمال زیان‌بار وجود دارد که یک فرد به اشتباه بازداشت شده و به‌دلیل اتهام‌هایی تحت پیگرد قرار بگیرد که انجام‌شان نداده است؟، بررسی مشارکت حمید نوری (عباسی) در کشتار ۱۳۶۷، بررسی ویژگی‌های فهرست C  که حاوی اسامی افراد به قتل رسیده است، بررسی اطلاعات به‌دست آمده از تلفن همراه حمید نوری، درخواست غرامت برای موکل‌ها و در نهایت توضیحی فشرده از موکل‌هایش و ادله اثبات ارائه شده به وسیله وی.

هسلبری همچنین پیش از آنکه بدنه اصلی دفاعش را ارائه دهد از دادستان‌های پرونده تشکر کرد و در این رابطه گفت:«دادستان‌ها دیروز دفاع عالی و خوبی از کیفرخواست ارائه دادند و، در مورد مجازات نیز، من هم تقاضای حبس ابد [برای متهم] را دارم.»

هسلبری سپس با اشاره به یکایک موکل‌هایش از رنج‌های فیزیکی و آلام روحی آن‌ها سخن گفت. او در ادامه تاکید کرد برداشت وی این است که شهادت‌های شاکی‌ها و شاهدهای دادگاه استکهلم عاری از «اغراق» است و «تمام این افراد سعی و کوشش کردند تا واقعیت را بگویند.»

هسلبری در فراز دیگری از صحبت‌هایش گفت بر اساس شهادت‌های موجود، خاصه کسانی که حمید نوری را بدون چشم‌بند دیده‌اند، واضح است که نوری، در حد فاصل سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷، در زندان گوهردشت مشغول به کار بوده و همین امر باعث شده تا شاهدها «او را نه یک‌بار، بلکه چندین مرتبه ببینند.»

حمید نوری (عباسی) ادعا می‌کند که هرگز در زندان گوهردشت کار نکرده است و به این ترتیب قصد دارد از زیر بار اتهام مشارکت در کشتار زندانی‌های سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ و در زندان گوهردشت شانه خالی کند.

هسلبری همچنین گفت ادعای شاهدهای این دادگاه در ارتباط با حضورشان در زندان گوهردشت را با روش‌هایی متنوع راستی‌آزمایی کرده‌اند. او در عین‌حال به نام برخی کتاب‌های خاطرات شاکی‌ها و شاهدهای دادگاه اشاره کرد که به عنوان مستندات دادگاه مورد استفاده قرار گرفته‌اند؛ ایرج مصداقی، مهدی اصلانی و جعفر یعقوبی از جمله افرادی بودند که بنکت هسلبری از کتاب‌های آن‌ها نام برد.

هسلبری در پایان صحبت‌هایش گفت:«مدارک مستند علیه حمید نوری خیلی زیاد است و، همان‌طور که دادستان‌ها نیز تقاضا کردند، این فرد باید به دلیل جرم‌هایی که انجام داده است، محکوم و مجازات شود.»

وکیل دوم: گیتا هدینگ

گیتا هدینگ دومین وکیلی بود که روز جمعه دفاعیاتش را در صحن دادگاه ارائه داد. وی در ابتدا با اشاره به بنکت هسلبری و یوران یارمالشون، خطاب به قاضی دادگاه گفت همه ما وکیل‌های شاکی‌های این پرونده هستیم و «حتما متوجه شده‌اید که تقریبا همان حرف‌های یکدیگر را تکرار می‌کنیم.»

او در ادامه دفاعیاتش گفت یکی از اهداف آن‌ها در این پرونده این است که «عدالت» به نفع این دسته از زندانی‌های آسیب‌دیده و شکنجه‌شده اجرا شود. او با اشاره به گذشت بیش از ۳۰ سال از کشتار دسته‌جمعی زندانی‌های سیاسی در مرداد و شهریور ۱۳۶۷، گفت:«این حوادث ۳۳ سال پیش اتفاق افتاده‌اند، اما هیچ‌کدام از رنج‌دیدگان آن حوادث را فراموشش نمی‌کنند.» وی تاکید کرد برخی شهادت‌ها چنان «تلخ و سنگین» بودند که «ما» نمی‌دانستیم چگونه به آن‌ها گوش دهیم.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

هدینگ در بخش دیگری از دفاعیاتش با اشاره به مواردی مشابه، از جمله نسل‌کشی در رواندا، برخی ویژگی‌های کشتار زندانی‌های سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ را با جنایت‌های رخ داده در آن کشورها مقایسه کرد. با این همه او بر نکته‌ای دیگر نیز انگشت گذاشت:«وظیفه اجتماعی برخی از بازماندگان کشتار این است که اجازه ندهند وقایع تابستان سال ۱۳۶۷ به فراموشی سپرده شود؛ آن‌ها همچنان نیز دارند برای دست آوردن یک ایران آزاد مبارزه می‌کنند.»

گیتا هدینگ صحبت‌هایش را با تشریح شهادت چهار نفر از موکل‌هایش ادامه داد: نصرالله مرندی، حسین فارسی، اصغر مهدی‌زاده و مجید صاحب‌جمع. این گروه از موکل‌های او افرادی هستند که در جریان کشتار زندانی‌های سیاسی هوادار سازمان مجاهدین در مرداد ۱۳۶۰ در زندان گوهردشت به سئوال‌های «هیئت مرگ» پاسخ داده‌اند.

با این‌حال هدینگ نام گروه دیگری از موکل‌هایش را نیز به زبان آورد و خلاصه‌ای از شهادت‌های این گروه را نیز توضیح داد. این گروه کسانی بودند که در بازه زمانی وقوع کشتار عزیزان­شان،‌ چه به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین و چه به اتهام هواداری از سازمان‌های مارکسیستی، در زندان گوهردشت بوده‌اند و با تشخیص هیئت مرگ به قتل رسیده‌اند.

گیتا هدینگ دفاعیاتش را در نهایت با درخواست غرامت برای موکل‌هایش به پایان رساند.

یوران یالمارشون

یوران یالمارشون، که اولین وکیل این پرونده و موثرترین آن‌ها است، آخرین کسی بود که در نودمین جلسه محاکمه حمید نوری دفاعیاتش را ارائه داد. او در ابتدای دفاعیاتش ضمن اشاره به شرایط ویژه پرونده رسیدگی به اتهام‌های حمید نوری، آن را با برخی پرونده‌های دیگری که از نظر وی آن‌ها هم شرایط ویژه‌ای داشته‌اند مقایسه کرد.

یالمارشون در توضیح وضعیت روحی شاهدهای پرونده گفت:«به‌طور قطع بسیاری از شاکی‌ها و شاهدها به اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD) دچار شده‌اند و فراموش کردن [خاطرات دردناک] برای‌شان کاری دشوار است.» او از وضعیت روحی شاهدهای دادگاه پلی به مرحله بعدی دفاعیاتش زد و گفت:«می‌خواهم نکاتی را درباره قابل باور بودن یا غیرقابل باور بودن [شهادت‌‌ها] بگویم.»

به باور یوران یالمارشون تمام آسیب‌دیدگانی که در دادگاه استکهلم شهادت دادند «از صمیم قلب» سخن گفته‌اند و اظهارات‌شان از روی شهادت است. وی در اثبات این نکته‌ به خاطره‌ای از ایرج مصداقی، بانی اصلی بازداشت و تشکیل پرونده علیه حمید نوری، اشاره کرد. به گفته یالمارشون، ایرج مصداقی در یک مورد یکی از اشتباه‌های دادستان‌ها را به او تذکر داده است که اصلاح کردن آن اشتباه به نفع حمید نوری تمام می‌شد.

یالمارشون همچنین گفت:«ادعاهای احتمالی به منظور از بین بردن شهادت‌ها هیچ مبنایی ندارد؛ دادستان‌ها کاملا مطمئن هستند و تضمین کرده‌اند که تحقیقات مطابق قانون انجام شده است.» او در عین‌حال همان ادعای دادستان‌ها در مورد نقش حمید نوری در جریان کشتار زندانی‌های سیاسی در مرداد و شهریور ۱۳۶۷ را تایید کرد و در این رابطه گفت:«حمید نوری نقش بارزی در اعدام‌ها داشته است.»

نخستین وکیل شاکی‌های پرونده رسیدگی به اتهام‌های حمید نوری در پایان به کتاب خاطرات ایرج مصداقی اشاره کرد و گفت نام حمید نوری و همین‌طور مسئولیت او در زندان گوهر دشت در جریان کشتار بزرگ، حتی سال‌ها پیش از بازداشت متهم دادگاه استکهلم در این کتاب آمده است.

ایرج مصداقی در کتاب خاطراتش، «نه زیستن، نه مرگ»، به نام حمید نوری (عباسی) اشاره می‌کند. وی در جلد سوم کتاب خاطراتش می‌نویسد وقتی در پانزدهم مرداد ۱۳۶۷ او و شماری دیگر از زندانی‌ها در راهروی زندان گوهردشت منتظر بودند تا نزد هیئت مرگ فراخوانده شوند، «حمید عباسی همراه با یک جعبه نان خامه‌ای» به میان آن‌ها آمد. مصداقی در ادامه توضیح می‌دهد، در جریان کشتار زندانی‌های سیاسی در مرداد و شهریور ۱۳۶۷، زندان­بان‌ها پس از به دار کشیدن هر یک از گروه‌های محکوم به مرگ «جشن گرفته و بین خودشان نان خامه‌ای و شیرینی تقسیم می‌کردند» و به منظور تشدید فشار روانی بر زندانی‌ها، به آن‌ها نیز شیرینی تعارف می‌کردند.

یوران یالمارشون در دقایق پایانی نودمین جلسه محاکمه حمید نوری به نام افراد دیگری، از جمله حمید اشتری و مسعود اشرف سمنانی، اشاره کرد، اما در نهایت دفاعیاتش را با اشاره به مرارت‌های منوچهر اسحاقی، که از ۱۳ سالگی تا ۲۳ سالگی در زندان بوده، به پایان رساند. او گفت وقتی نظر منوچهر اسحاقی درباره غرامت را پرسیده است، او در جواب چنین گفته است:«من تمام زندگی‌ام را از دست داده‌ام و هیچ غرامتی آن را برنمی‌گرداند.»